محمد ارتینمحمد ارتین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

little lord

علاقه آرتین به تکنولوژی

از دست این پسر شیطون مامان دیگه نمی تونه با تلفن صحبت کنه چون شما زود می آیی گوشی رو از دست مامان میگیری و اگر مامان بهت نده هی گریه می کنی.یا هر وقت مامان می خواد با کامپیوتر کار کنه آویزون کامپیوتر میشی و وقتی من بغلت می کنم موس رو از دستم می گیری ویا هی محکم می کوبی رو کیبردوآخر سر کامپیوتر هنگ میکنه ومامان از کارش منصرف میشه.این اواخر هم که سرت یه سره یا توی ماشین لباسشویی یا در فر رو باز می کنی وبهش آویزون میشی یا داری کابینت ها رو خالی میکنی بیرون. خلاصه حسابی برای مامان کار درست می کنی الهی قربون انگشت های کوچولوت بشم که در حین این فعالیتها لای در کابینت و فر می مونه .            &n...
10 شهريور 1391

آب بازی

بر عکس بعضی یچه ها که از حموم بدشون می یاد پسر کچولوی من علاقه شدیدی به حموم وآب بازی داره .همیشه با روروک می ری دم در حموم وای می ایستی از خودت صدا در می اری . هر وقت می برمت حموم می زارمت تو وان حمومت با دستت میکوبی رو آب وآب می پاچه توصورتت وتو خوشت می یاد ودوباره دوباره این کار رو تکرار می کنی و وقتی می بینم اینقدراز آب بازی لذت می بری دلم نمی یاد بیارمت بیرون.                                               &n...
10 شهريور 1391

موتور سواری

                                                          ...
10 شهريور 1391

بدون عنوان

  یکی از کارهایی که انجام میدی ومامان خیلی دوست داره اینه که مثل بچه گربه مامان رو با لبات لمس می کنی وهی سرت رو عقب و جلو می آری با دهنت صدای آ آ آ آ آ آ در میآری من این کارت رو مثل بوس کردن می دونم احساس می کنم وقتی از بودن کنارم راضی و خوشحال هستی این کار رو انجام میدی ومی خوای با من بازی کنی .کی میشه بوس کردن یاد بگیری اونوقت باید به قول بابا تند تند گمرکی بدی.مامان فدات دوستت دارم.                                          ...
10 شهريور 1391

دنبال بازی

دیروز یاد گرفتی که با مامان دنبال بازی کنی چهار دست پا می اومدی سمت مامان تا مامان رو بگیری ولی مامان فرار میکردوتو هیجان زده میشدی وجیغ می کشیدی وسعی می کردی تند تر بیایی به سمت مامان.عاشق بازی کردن و بیرون رفتن هستی .دیروز وقتی برده بودمت پایین پیش بچه ها ذوق کرده بودی واز تو بغل من خودت رو پرتاب می کردی سمت بچه ها واز خودت صدا در می آوردی و وقتی برگشتیم خونه همش گریه می کردی که چرا اومدیم خونه .بهت قول میدم از این به بعد هر وقت فرصت کنم ببرمت پایین پیش نی نی ها. ...
5 شهريور 1391

بدون عنوان

مامان فدای فطرت پاکت بشه.برام خیلی جالب وقتی میبینم که اینقدر به صدای اذان وقرآن وصلوات و...علاقه داری وهر وقت که میشنوی به هیجان می آیی و از خودت صدا در می آری انگار که می خوای چیزی بگی . وجالب تر اینکه وقتی میبینی کسی داره نماز می خونه چشم ازش بر نمیداری و اونقدر نگاهش می کنی تا نمازش تموم بشه البته جدیدا"که موقع نماز بهمون آویزون میشی ویا مهر رو بر میدار ی و میشینی مقابلمون وما دیگه نمی تونیم سجده بریم ...
2 شهريور 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به little lord می باشد